عطیهعطیه، تا این لحظه: 23 سال و 3 روز سن داره

آسمان رویاها

خرید مدرسه

سلام سلام. با تاخیر ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر رو تبریک میگم. بلاخره امروز بعد از چند روز برای خرید کیف و کفش رفتیم آزادشهر.بر عکس هر بار ، خیلی طول نکشیدکه هر دو رو خریدم . بعد هم برای شام ساندویچ خریدیم و              اومدیم خونه.اینم عکس از خریدامون ( البته هنوز دفتر اینا نخریدیم ) :   ...
29 شهريور 1391

فرم مدرسه

سلام. امروز عمم و دختر عمم اومدن خونمون. نهار خوردیم وساعتای 5 بود که راه افتادیم بریم بیرون چون .دختر عمم ساعت 7 میخواست بره سرکار فقط رفتیم بستنی شاد بستنی خوردیم و اومدیم خونه. راستی عکس فرم مدرسمو گرفتم: بای بای ...
24 شهريور 1391

پارک ملت

سلام.خوبین؟ صبح پنج شنبه تصمیم گرفتیم بریم پارک ملت.ساعتای 5 بود که راه افتادیم.وقتی رسیدیم اول رفتیم خوراکی خریدیم و بعد رفتیم تو.یه جا پیدا کردیم و بعدم رفتیم که نفیسه والهام(دختر عمم)  ترن سورا شن(سن منو نمیذاشتن البتههههه خودمم میترسیدم). تا ساعتای 9 وسیله سوار شدیم و بعد بابام اومد.شامم همه ساندویچ و من پیتزا خوردمو بعد رفتیم خونه.خلاصه شب خیلی خوبی بود جای همه خالی. تا پست بعدی بای ...
24 شهريور 1391

بازی

دریا : آبی قهوه : بدددددنیست غرور : شاااااید بعضی اوقات ادامه مطلب مدرسه : موقع اردو عالییییی دفتر مدیر : وقتی مجبور باشم میرم آبگوشت : با اشتیاق نمی خورم قرمه سبزی : حرف نداره ریاضی :  علوم بهتره  آهنگ : این روزا کم ولی اگه گوش کنم مازیارفلاحی ماه رمضون : پرخوری استخر : خوبه روزنامه : نمی خونم کودکی : خاله بازی دروغ : وقتی واقعاً لازم باشه لیسانس : خیلی مونده فوتبال : والیبال بهتره پرواز : آسمون آبی اشک :   بچه ها راحت میریزن   وبلاگ : به یاد موندن شب : ...
9 شهريور 1391

چند تاعکس

سلام. خیلی وقته می خواستم چند تا عکس بذارم که وقت نمی شد که الآن وقت کردمو گذاشتم. یه ساعت پسر عمم از قم آورده واسم.با چندتا چیز دیگه که تو ادامه مطلب   ...
7 شهريور 1391

امروز

سلام. امروز صبح که از خواب پاشدم نمازمو خوندمو،یکراست رفتم سر کامپیوتر و روشنش کردم .بعد اومدم تو   نی نی وبلاگو و چند تا از وبلاگا رو خوندم.بعدشم سی دی تینکربل رو گذاشتمو دو قسمت از اونم دیدم.خیییییلی قشنگ بودو من خوشم اومد. بعد از تینکربل سی دی باربی و جشن سال نو رو دیدم اونم خوب بود. بعدش رفتم به مامان کمک کردم تا پیراشکی درست کنه و زود درست شد.خیلی خوشمزه بود. بای بای   ...
6 شهريور 1391

این روزا

سلام روز یکشنبه میخواستیم بریم باغ عموم .منم رفتم حموم و راه افتادیم. وقتی رسیدیم اونجا ساعتای4بود. بعد تصمیم گرفتیم عصر اسکیت بازی کنیم.ساعت6بودکه با یگانه ومائده جون و نفیسه رفتیم بیرون و اسکیت بازی کردیم. روز دوشنبه ام واسه ناهار کوفته داشتن که خیلی خوشمزه بود. این دو روز با حمیدرضا کوچولو و محیاجونی خیلی بازی کردیم.         ...
1 شهريور 1391
1